اگر نگاه دقیقی به زندگی روزمرهی انسانی بیندازید، میتوانید بفهمید که داستانها چه نقش پررنگی در آن دارند. رمانها، فیلمها، پادکستها و حتی خاطراتی که ما برای هم تعریف میکنیم همه با داستان آمیخته شدهاند.
در حقیقت، این داستانها هستند که به زندگی ساده و خستهکنندهی ما رنگ و بو میدهند. چه کسی میداند؛ اصلاً شاید دلیل دوستی دیرینهی انسان و داستان هم همین باشد.
داستان و داستان سرایی از گذشتههای دور محبوب انسانها بودهاند. نقاشیهای کشیده شده روی دیوار غارها، داستان صورتهای فلکی و… همه حکایت از همین مطلب دارند که بشر، از روز نخست زندگیاش روی کرهی خاکی، برای فرار از خستگی و ترس و تنهایی به داستانها پناه برده است.
بیگمان همین پیوند و دوستی است که سبب میشود استفاده از داستان و داستان سرایی در هر کار، سبب جذابیت آن شود. در این مقاله، میخواهیم به شما بگوییم چطور از تکنیک داستان سرایی برای ماندگار کردن سخنرانی خود استفاده کنید.
اگر دوست دارید در این مورد بیشتر بدانید، تا پایان همراه ما باشید.
داستان سرایی یعنی چه؟
داستان سرایی یا استوری تلینگ (Storytelling)، یک هنر تعاملی با استفاده از کلمات و با هدف برانگیختن تعامل مخاطب و وادار کردن او برای پیگیری مطلب است.
در جهان امروز که عصر کاهش آستانهی توجه است و کمتر پیش میآید که انسانها حواسشان را تمام و کمال به چیزی بدهند، داستانها ابزار خوبی برای جلب توجه مخاطب محسوب میشوند.
استفاده از داستان در سخنرانی و ارائه، فواید زیادی دارد که در این مقاله شما را با برخی از مهمترین موارد آن آشنا میکنیم:
۱) تقویت تعامل مخاطب
داستان سرایی یک راهکار عالی برای دریافت تعامل از مخاطبان محسوب میشود. دلیل این موضوع «اکسیتوسین» است. یک مادهی شیمیایی که هر وقت به ما اعتماد میشود یا نسبت به دیگران مهربانی نشان میدهیم، در مغزمان ترشح میشود. این هورمون سطح همدلی ما را افزایش داده و سبب میشود با دیگران همکاری کنیم.
پژوهشگران مطالعات زیادی روی اکسیتوسین انجام دادهاند و در نتیجهی این مطالعات، دریافتهاند که شنیدن یا خواندن داستانهای شخصیت محور سبب ترشح اکسیتوسین میشود و این اتفاق، تمایل شنونده برای کمک به دیگران را افزایش می دهد.
بنابراین اگر میخواهید همدلی مخاطب را برانگیزید، بهترین راه روایت کردن یک «داستان دارای تنش» است.
برای این کار کافی است از این پس، به جای آغاز سخنرانیتان با لیستی از اسامی مبهم و جملات شعاری، تصویری شفاف از چالشهایی که مخاطبان با آن روبرو هستند را ترسیم کرده، سپس بلافاصله به روایت نقطهی اوج و تنش ماجرا بپردازید. این، به مخاطبتان اجازه میدهد که حسابی درگیر داستان شود.
۲) کمک به متقاعدسازی مخاطب
مطالعات زیادی نشان دادهاند که داستان سرایی، قدرت متقاعدسازی ما را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد. داستانها، بیشتر از مطالب عادی مغز ما را با خود درگیر میکنند و باعث میشوند در سطح عمیقتری با هم ارتباط برقرار کنیم.
در حقیقت، وقتی مطلبی خشک و مبتنی بر واقعیت را میخوانیم یا میشنویم، تنها بخشی از مغز ما که مسئول پردازش زبان است فعال میشود. اما در مقابل، وقتی در حال شنیدن یا خواندن داستانها هستیم بخشهای بیشتری در مغز ما فعال میشود و این، فرآیند متقاعدسازی را تسهیل خواهد کرد.
۳) به یادماندنیتر شدن مطلب
سومین خاصیت داستان سرایی، این است که مطالب را به یادماندنیتر خواهد کرد. ممکن است شما هم این موضوع را تجربه کرده باشید که وقتی میخواهیم فهرستها، اسامی و… را بهخاطر بسپاریم، یکی از بهترین راهها این است که برای هرکدام داستانی بسازیم.
بههمین دلیل است که با روایت کردن داستان در ارائههای خود، بهتر میتوانیم به مخاطبانمان کمک کنیم تا آنچه میگوییم را به خاطر بسپارند.
پیشنهاد میکنیم ببینید: چطور برای یک سخنرانی موفق آماده شوید؟
شش نکته برای آموختن فن داستان سرایی
در این قسمت قصد داریم گامهایی را که باید برای روایت کردن اثربخش یک داستان در سخنرانی بردارید، برایتان شرح دهیم. عمل به این توصیهها و تمرین کافی، کمک میکند خیلی زود در این کار حرفهای شوید. پس بیایید شروع کنیم:
یک: تعیین هدف
نخستین کاری که باید در داستان سرایی انجام شود، تعیین هدف است. این هدف باید واضح و شفاف باشد و بتوانید آن را در یک خط بیان کنید. تعیین هدف، کمک میکند مسیرتان را گم نکنید و در حین روایت داستان، اسیر حاشیهها نشوید.
دو: یک افتتاحیهی تأثیرگذار
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، آستانهی توجه انسانها در عصر معاصر بسیار محدود است. به همین دلیل است که خیلی زود ممکن است حین ارائهی شما، حواسشان پرت چیزهای دیگری از جمله شام شب قبل شود.
بنابراین سخنرانیتان را با بیان مواردی مثل اینکه تا حالا با چه کسانی کار کردهاید، دفتر کارتان کجاست، چند کارمند دارید و… شروع نکنید. زیرا تنها خاصیت این کار، از دست دادن توجه مخاطبان در همان لحظات ابتدایی کار است.
در عوض، سراغ یک داستان خوب بروید و تنش ایجاد کنید. برای ایجاد تنش، میتوانید شخصیتهای دیگری را به داستان اضافه کرده و آن را طوری بسازید که مخاطبانتان بتوانند خود را جای شما بگذارند و احساس کنند که دچار ضررهای بزرگ میشوند، یا به نیروی کار غیر ماهر برخورد میکنند.
پیشنهاد میکنیم ببینید: ۳۰ ثانیهی طلایی در شروع سخنرانی
سه: داستان سرایی را در طول ارائه ادامه دهید
اگر داستان سرایی شما در طول ارائه ادامه داشته باشد، تأثیر کلام به میزان بسیار زیادی افزایش خواهد یافت. کافی است بخشهای مختلف داستان را مانند قسمتهای یک سریال در نظر بگیرید و آن را در خلال اسلایدهای پاورپوینت و به تناسب موضوع روایت کنید.
چهار: اهمیت داستانهای شخصی
بدیهی است که داستان سرایی وقتی تأثیر بیشتری پیدا میکند که مخاطب شنوندهی داستان شخصی خود شما باشد. هرکسی در زندگی خود یا اطرافیانش داستانی برای روایت کردن دارد. بنابراین، دست به کار شوید و داستانهای خودتان را پیدا کنید.
اگر داستانی ندارید هم یکی برای خودتان بسازید. فقط مراقب باشید که کاملاً باورپذیر باشد و موجب سلب اعتماد مخاطب نشود.
پنج: دعوت به اقدام
دعوت به اقدام بهطور خلاصه یعنی از مخاطبانمان بخواهیم کاری را انجام دهند. این، معمولاً بخش انتهایی هر تدریس یا سخنرانی است.
فراموش نکنید که دعوت به اقدام را کوتاه و ساده نگه دارید و چیزی از مخاطب نخواهید که انجام دادنش زیاد طول بکشید. بگذارید دعوت به اقدام همچون یک فصل نمونه از رمان آیندهی نویسنده باشد: به اندازهای که اشتهای مخاطبان را برانگیزد، اما نه آنقدر که داستان خوبی را که به تازگی خواندهاند از یاد ببرند.
شش: تمرین مستمر
ماهر شدن در هیچ کاری، بدون تمرین ممکن نیست. بنابراین، اگر مایلید در داستان سرایی حرفهای شوید و مخاطبان پرزنتیشن را میخکوب کنید هیچ فرصتی را برای تمرین از دست ندهید.
پیشنهاد میکنیم ببینید: راهکارهای طلایی جذب مخاطب ارائه
سخن پایانی
در این یادداشت، تلاش کردیم شما را با فن داستان سرایی آشنا کنیم و بگوییم این کار، چطور میتواند روی جذابیت سخنرانیهای ما تأثیر بگذارد. امیدواریم این مطلب مورد توجه شما قرار گرفته باشد.